🌍 حساسیت نسبت به قضاوت و نظرِ دیگران
انسان را از پا در می آورد
از نظر علمی گفته می شود
وقتی شما دلتان می خواهد
موردد تأیید و تصدیقِ دیگران باشید
در حقیقت تبدیل به یک بادکنکِ سوراخی شده اید که
هر جور بخواهند شمارا باد کنند این باد در می رود
و هیچ وقت هم درست شدنی نیست
و هیچ وقت نه خودتان راضی می شوید
و نه دیگران.
به همین جهت است که
بعضی ها یک زبانِ دیگر را خیلی زود یاد می گیرند
چون همه کلمات را غلط پولوط می گویند و یاد می گیرند
و یک عده یاد نمی گیرند
چون می خواهند درست یاد بگیرند
و آن عده که می خواهند درست یاد بگیرند
هیچ وقت یک زبانِ دیگر را یاد نخواهند نگرفت.
هر کار دیگری هم همین است
شما می خواهید پیانو بزنید
یا می خواهید فوتبال یاد بگیرید
اگر با این انتظار جلو بروید که
وقتی پیانو می زنید یا فوتبال بازی می کنید
هیچ اشکال و ایرادی نداشته باشید
هیچ وقت پیانو یاد نمی گیرید
و هیچ وقت بازیکنِ فوتبال نخواهید شد
شما حتی نمی توانید
پایتان را توی زمین فوتبال بگذارید
یا حتی نمی توانید پشت پیانو بنشینید .
بنابراین اشکالِ کار
در این برداشت و نگرانیِ عجیب و غریب ماست
که بدبختانه به عنوان یک گرفتاریِ فرهنگی با آن روبرو هستیم
که در حقیقت این لفظِ
"تو"
آنقدر برای ما مقدس است که
آن "تو" باید از ما راضی باشد
نه من از خودم و زندگیم .
دیگران از من ناراضی هستند
خب باشند
اگر حقی دارند
من ببینم چه کاری می توانم برایش انجام بدهم
اگر حقی ندارند که
ناراضی هستند که باشند
این همه دل مشغولی به نظر و قضاوتِ دیگران
همان جمله ای است که
من همیشه عرض می کنم
یعنی من به صورتِ "چشم" زندگی می کنم
همه را می بینم
غیر از خودم
همه به حساب می آیند
غیر از خودم
و در نتیجه از پا در خواهم آمد .
هیچ کس نمی گوید
علیهِ دیگری رفتار کن
هیچ کس نمی گوید
به دیگری کمک نکن
ولی هرگز درست نیست
من قضاوت و نظرِ دیگران را
مبنایِ رفتار خودم قرار دهم .
دکتر فرهنگ هلاکویی