همراه با دکتر هلاکویی
طبقه بندی موضوعی

۶۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیسمونی» ثبت شده است

🌏 ماجرایِ بحرانِ میانسالی "midlife crisis"

این است که 

آدم به خودش می گوید :

من تا حالا راه را عوضی آمده ام 

در حالیکه اینگونه نیست 

یعنی فکر می کنم 

باید یک جورِ دیگر زندگی می کردم 

می گویم خب پس بگذار 

از این به بعد یک جورِ دیگر زندگی کنم . 


این همان چیزی است که 

برخی اوقات از آدم ها می شنویم که می گویند :

" میخواهم بروم خودم را پیدا کنم "

یا 

"می خواهم از این بعد برای خودم زندگی کنم" 

یا 

"دلم می خواهد از این بعد 

هر کاری دلم می خواهد بکنم 

هر چه می خواهد بشود ، بشود" 

ولی می دانیم که 

این بحران یک بحرانِ  8 ماهه یا یک ساله است .


شما اگر کسی هستید که 

در معرضِ این بحران که آن را با عنوانِ 

بحرانِ میانسالی یا midlife crisis می شناسیم 

قرار گرفته اید و هیجان دارید

 برای برون رفت از این بحران 

یکی از راه های زیر را انتخاب خواهید کرد :


✔ یک راه این است که 

در یک مسیر مفید و سازنده ای این هیجان را

به حرکت دربیاورید  

با توجه به ویژگی هایِ روانی و امکانات 

فرض بفرمایید :

▪ می توانید واردِ حریمِ ورزش بشوید 

ورزش خیلی خیلی می تواند کمک کننده باشد 

▪ می توانید واردِ حریمِ موسیقی شوید 

و نواختنِ یک آلت موسیقی را یاد بگیرید 

▪ می توانید درگیرِ فعالیت های اجتماعی

در جهتِ خدمت به دیگران قرار بگیرید 

▪ می توانید به دنبالِ یک تخصصِ بسیار ویژه ای در رشته و کار خودتان بروید 

و یا در هر زمینه مثبت دیگری وارد شوید. 


✔ راه دیگر که راهِ بسیار خطرناکی است این است که 

درگیرِ قمار بشوید 

برای اینکه آن هیجان 

را بازی می تواند برای شما به وجود بیاورد . 


✔ راهِ دیگر وارد شدن در معاملات بورس ( Stock Market ) است

که می تواند برای شما خطرناک باشد

یعنی صبح ها بلند شوید و خرید و فروش کنید . 

فرض بفرمایید به حسابِ آمریکا 

صدهزار دلار بگذارید وسط 

و بگویید اگر پولم صفر هم شد

مسئله ای نیست 

ولی می خواهم ببینم 

می توانم این صد هزار تا را یک میلیون بکنم یا نه 

برای شما ماجرایِ برنده شدن و ثابت کردن مهم است 

حتی وقتی این کار شما را 

به هیجانِ بد و منفی هم می رساند 

همچنان برای شما بازیِ پرهیجان و جذابیست 

مثلاً صد هزار تا را به 500 هزار تا رساندید 

حالا 500 هزار تا می شود 300 هزار تا 

و 300 هزار تا می شود 100 هزار تا 

و 100 هزار تا می شود 70 هزار تا 

جالب این است که 

با اینکه ضرر کرده اید

اما همچنان این بازی برای شما هیجان دارد 

چون هیجان می تواند به صورتِ مثبت و منفی باشد 

من می توانم هیجانی پیدا کنم که  

در حقیقت یک نوعی خطرِ بی خطر است 

یعنی شما 100 هزار دلار از اول گذاشته اید

و گفتید اگر صفر هم شد مسئله ای ندارد 

ولی وقتی پولتان را به 500 هزاردلار رساندید 

و بعد به 70 هزار دلار سقوط کرد 

درگیریِ ذهنی برای شما به وجود می آورد 

که این همان چیزی است که آدم ها 

روی میز قمار هم پیدا می کنند . 


✔ راهِ خطرناکِ بعدی این است که 

درگیرِ مواد مخدر بشوید . 


✔ یا فرض بفرمایید شدیداً مذهبی شوید 


✔ یا دنبالِ تنوع پرستیِ جنسی بروید 


✔ یا یک مرتبه دنبالِ گروه های عرفانی 

که می خواهند جهان را یک جورِ دیگر بشناسند 

و به معرفت و حکمت برسند 

که حرفِ مُفت و بی معنی است 

راه بیفتید . 


به هر حال این ماجرای 

بحرانِ میانسالی یا midlife crisis 

یکی از واقعیت هایِ  زندگی است 

و کسی که درگیرِ این بحران می شود 

حرفش این است که :

تا حالا بر اساسِ یک مقدارِ زیادی قواعد حرکت کرده ام

و از این به بعد می خواهم بی قاعده حرکت کنم 

ولی خطرش این است که 

برای دیگران و برای خودم دردسر و گرفتاری درست می کنم 

و برخی از اوقات 

حلِ این گرفتاری ها مدت زیادی من را درگیر خواهد کرد 

در حالیکه از اول می توانستم

چنین کارهای خطرناکی را انجام ندهم 

به همین جهت است که 

انتخاب کردنِ راه هایِ مثبت 

مثلِ وارد شدن به حریمِ ورزش یا موسیقی 

و یا درگیر شدن در فعالیت های اجتماعی 

و یا هر فعالیت مثبتِ دیگری 

انتخابِ بهتری برای برون رفت از بحرانِ میانسالی خواهد بود. 

دکتر فرهنگ هلاکویی



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۷ ، ۱۷:۲۸
فرهنگ هلاکویی

🌏 برخی از آدمها خیلی زود 

وقتی موضوعات برایشان عادی می شود 

آن هیجانِ اولیه را از دست می دهند 

که البته این یک قاعده کلی است 

ولی آن چیزهایی که 

برایشان هیجان به وجود می آورد 

چون گران است 

و چون هزینه اش سنگین است 

ناچار به آن چیزی که 

برایشان عادی و معمولی شده قناعت می کنند . 

مطالعات نشان می دهد که 

بعد از مدتی تقریباً این حال 

برای بیشترِ آدمها

که در خصوصِ آقایان خیلی بیشتر از خانمهاست 

پیدا می شود 

اما ما آدمها 

ممکن است از انجام دادنِ خیلی از کارها 

خیلی لذت ببریم  

اما چون برایمان گران تمام می شود

از انجام دادنِ آن کارها صرفِ نظر می کنیم 

به عنوان مثال 

اگر من امروز استراحت کنم و سرِ کار نروم 

خیلی لذت می برم 

ولی هزینه اش برایم سنگین است 

یا مثلاً من خیلی دلم می خواهد 

مشروب بخورم 

و بعد پشت فرمان بنشینم 

ولی با این کار می توانم 

خودم و دیگران را با خطرِ مرگ روبرو کنم

پس ترجیح می دهم این کار را انجام ندهم .

دکتر فرهنگ هلاکویی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۷ ، ۱۷:۱۴
فرهنگ هلاکویی

🌍 من باید بیش از آن چیزی که دارم 

بخواهم 

تا بیش از آن چیزی که هستم 

بشوم 

به همین سادگی 

ماجرای رُشد همین است 

چرا درخت بزرگ می شود ؟ 

چرا هواپیما بالا می رود ؟ 

چرا آدم از کلاس اول به کلاس دوم می رود ؟ 

اسم این رُشد و تکامل و بهتر شدن است . 

اما اینجا دو تا مسئله مطرح است 

اول اینکه :

هدف باید واقع بینانه انتخاب شود 

دوم اینکه :

وقتی به آن هدف رسیدیم 

احساس کنیم تا اینجا را درست و خوب آمده ایم 

و از آن لذت ببریم 

جشنش را بگیریم 

و شادی اش را بکنیم 

و بعد برویم دنبالِ هدف بعدی 

ما قرار است اینگونه زندگی کنیم 

ما قرار نیست یک جا متوقف شویم 

من که قرار نیست بروم کلاس اول بنشینم 

کلاس اول را بخوانم 

و بگویم بسیارخوب 

من دیگر نمی خواهم زیاده خواهی کنم

پس به کلاس دوم و بالاتر نمی روم ... 

جهانِ طبیعت 

جهانِ در حالِ تغییر است 

و در یک زمینه هایی 

در مسیرِ رشد است 

تا رشد متوقف شود 

و مرگ یا نابودی اتفاق بیفتد 

این قاعده خلقت است 

و نباید اسمش را زیاده خواهی گذاشت. 

دکتر فرهنگ هلاکویی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۷ ، ۱۷:۰۶
فرهنگ هلاکویی

🌍 من هیچ مشکلی برای اینکه 

انسان به گونه های مختلف 

برای ازدواج با کسی آشنا بشود ندارم

حالا این شخصِ معرف هر کسی که می خواهد باشد  

مهم این است که آن دو نفر  

یک چیزی نزدیک به 500 ساعت وقت در گفتگوی دونفره 

که بیشترش هم باید چهره به چهره باشد 

داشته باشند تا مطمئن شوند  

همدیگر را می شناسند 

و از هم خوششان می آید 

و به هم علاقمند هستند 

اگر چنین شد 

هر کسی آن دو را به هم معرفی کرده باشد 

مهم نیست 

خاله معرفی کرده باشد

دوست معرفی کرده باشد 

یک فردِ محترم یا نامحترم معرفی کرده باشد 

این موضوع اصلاً اهمیتی ندارد . 

دکتر فرهنگ هلاکویی



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۷ ، ۱۲:۳۱
فرهنگ هلاکویی


موضوع 📣📣📣

✔ همسر خشمگین و عصبانی و تحقیرکننده

✔ مردد بودن درباره طلاق گرفتن یا ادامه دادن به زندگی 


◀◀◀ خانمی از آمریکا روی خط هستند 

و مسئله خود را اینگونه مطرح می کنند :

 من 42 ساله و همسرم 53 ساله هستند 

18 سال است که در آمریکا هستم 

یک دختر و یک پسر 10 ساله دارم که 

دوقلو هستند.

کارخوبی دارم 

و در حال حاضر روزی 13 ساعت بیرون از خانه کار می کنم 

متأسفانه به این خاطر که همسرم 

با وجود اینکه خودش هم خیلی کار می کند 

اما می گوید نمی توانم تنهایی زندگی را بچرخانم 

و به این خاطر در حال حاضر 

همه کارهای خانه و بچه ها به عهده اوست 

و مشکلم این است که 

بچه هایم را دعوا می کند 

فحاشی می کند 

و آنها را کتک می زد 

که توانستم با ترساندنش کتک زدن بچه ها را ترکش دهم اما 

کتک زدن زبانی را دارد 

شوهرم بسیار عصبی است 

بی منطق است 

و من فقط به این خاطر با ایشان ازدواج کردم که 

مادری داشتم که هزار برابر بیشتر از این آقا اذیتم می کرد 

و من فقط می خواستم از ایران فرار کنم 

اما از چاله توی چاه افتادم 

شوهرم دائم فحاشی می کند 

دائم من را تحقیر می کند 

و اصلاً نمیتوانم ایشان را قانع کنم که نیاز به کمک دارد 

و نمیتوانم قانعش کنم که در حالِ نابود کردنِ بچه هایمان است

پسرم افسرده شده 

دخترم جیغ می زند 

شوهرم دارای دو تا شخصیت کاملاً متفاوت هست 

یک زمانی بهترین پدر است 

و ده دقیقه بعد تغییر می کند 

و بچه ها را دعوا می کند و... 

من واقعا نمیدانم باید این آدم را درست کنم یا طلاق بگیرم....

بشنوید پاسخ دکتر فرهنگ هلاکویی را در فایل صوتی " mo6 "

در کانال تلگرام " همراه با دکتر هلاکویی "


🔴 جهت پیوستن به کانالِ تلگرام 

"همراه با دکتر هلاکویی" 

و شنیدن فایل صوتی مرتبط با این موضوع 

لطفا آدرس زیر را در موتور جستجو ( google ) کپی کنید 

https://telegram.me/hamrah_ba_dr_holakouee

و پس از وارد شدن به کانال تلگرام 

روی دکمه join در پایین صفحه کلیک کنید

یا شماره  09335669414 را 

در موبایل خود ذخیره کرده 

و در تلگرام به همین شماره پیام دهید 

تا لینک کانال برای شما ارسال گردد.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۷ ، ۱۲:۱۹
فرهنگ هلاکویی